آتش درون

مهم این نیست که قطره باشی یا اقیانوس مهم این است که آسمان در تو منعکس شود .

آتش درون

مهم این نیست که قطره باشی یا اقیانوس مهم این است که آسمان در تو منعکس شود .

خدا کجاست

  hamtaraneh.com

 

 

 

خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست

خدا در قلبی است که برای تو می تپد

خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد

خدا آن جاست

در جمع عزیزترین هایت

خدا در دستی است که به یاری می گیری

در قلبی است که شاد می کنی

در لبخندی است که به لب می نشانی

خدا در عطر خوش نان است

خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی

خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن

خدا آن جا نیست

او جایی است که همه شادند

و جایی است که قلب شکسته ای نمانده

در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش

در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش

باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست

زندگی چالشی بزرگ است

مخاطره ای عظیم

فرصت یکه و یکتای زندگی را

نباید صرف چیزهای کم بها کرد

چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد

زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد

زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم

و سپیده دمان از آن بیرون می رویم

فقط چیزهایی اهمیت دارند

چیزهایی که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند

همچون معرفت  خدا

و به خود آییم

دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم

دنیا چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم

سالکان حقیقی می دانند که همه آن زندگی باشکوه هدیه ای از طرف خداونداست

و بهره خود را از دنیا فراموش نمی کنند

کسانی که از دنیا روی برمی گردانند

نگاهی تیره و یأس آلود دارند

آن ها دشمن زندگی و شادمانی اند

خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم

سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید:

آیا «زندگی» را «زندگی کرده ایی»؟

 

شب عاشقی

شبی عاشق کشی را پیشه کردی

به مرگ عشق من اندیشه کردی 

 

 
ز خاطر بردی آن عهدی که بستی
تمام روز و شب ها را شکستی

 
رها کردی مرا با درد هجرت 
نیاسودم ولی یک دم زفکرت

 
نمی دانیم چرا اینجا اسیرم
ولی دانم که از عشثت بمیرم

 
خطائی کرده ام شاید !! ندانم!
که این گونه همیشه در فغانم

 
امیدم را مکن نومید ای یار
منم آن عاشق مسکین بیمار

زمزمه دلتنگی

 

http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm

هی‌ دختر باران!
زیاد این دست و آن دست نکن!
بترس از دلی‌ که دارد پرپر میشود...!!

برای من
...هیچ قراری نمانده هست
.
.

بگو کجای آغوش قرار بگذاریم؟!
بگو
تا عاشقان‌هایم را
بر اندام آب بسایم
می خواهم سر تمام دلتنگی‌‌هایم را
با زلالی رویت ببرم...!!
.............