تو به بوی غزل و قافیه آمیخته ای
به خدا حال مرا خوب به هم ریخته ای
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
بی سبب نیست که در کنج دلم جا داری
به سپیدی غزل رایحه ی یاس منی
یاسمن پوش ترین قسمت احساس منی
یاسمن پوش ترین جای خدا را پر کن
من پر از زندگیم فاصله ها را پر کن
من جهنم زده ام حسرت سیبی دارم
باز نسبت به شما حس غریبی دارم
غربت و رخوت دستان مرا باور کن
نازنین قصه ی ایمان مرا باور کن سالها قلب دم از صبر و تحمل میزد
به کتاب غزل عشق تفال میزد